کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 14 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره

هلو

آثار هنری پیکاسو کوچولو

قند عسلم گفته بودم که تو پست بعد نقاشی های خوشگلت رو میذارم تا اگه یکوقت دفتر نقاشیت پاره شد یا هر چیز دیگه نقاشی های ارزشمندت گم نشن.واقعا وقتی داشتی نقاشیاتو نشونم میدادی دهنم 1 متر باز شده بود از تعجب البته  منم نقاشیم خیلی خوب بود وقتی بچه بودم و الانم خوبه ولی نقاشیات نسبت به چند ماه پیش پیشرفت کرده بود و واقعا ناز هستن و البته خلاقانه. مثل اینکه استعداد نقاشی نسل به نسل ارث رسیده به ما چون نقاشی های مامانم و بابای تو هم خیلی خوبن.البته همش همینا نیستن اینا از نصف نقاشیهات هم کمترند اما حافظه گوشیم پر بود و فقط از  همینا تونستم عکس بگیرم جون من بدن اون مرد رو نگاه کنید خخخخخخخخ انگر...
28 مرداد 1394

16 و 17 مرداد

عزیزم امروز شما مامانی و یکی از دختر عمه من اومده بودید ویلامون واسه ناهار و بعد از ناهار با ریحانه جون دختر دختر عمه من که یکسال ازت بزرگتره بازی کردی تو حیاط و بعد پو بازی کردید خلاصه حسابی عمل تخلیه انرژی صورت گرفت. داری ازم عکس میگیری امروز بادهم زیاد میومد بعدش هم طبقه بالا که یکسری کارای برقکاری بود و خاک و گچ ریخته بود رو دسته جمعی تمیز کردیم و یک تیکه از زمین هم شما با اصرار و خواهش تمیز کردی دخمل کوچولوی زحمتکش بعدش هم برای رفع خستگی با اهنگ تکون بده ارش رقصیدی ضب هم من با شما اومدم خونتون و شب موندم و کلی برات قصه گفتم و نقاشیاتو نشونم د...
27 مرداد 1394

12 مرداد عروسی

امشب عروسی پسر عموی بابات هست گلم.مطلب خاصی برای گفتن ندارم فقط بگم که این اولین عروسی بود که بهت خوش نگذشت و تنها دلیلش هم این بود که همه بچه ها بادکنک داشتند و شما هرکاری کردی بهت ندادند و برای همین ناراحت شدی با اینکه بارها دیدم تو کمدت 3-4 تا بادکنک باد نشده و 1-2 تا بادکنک بادشده داری اما حتی به اونا نگاه هم نمیکنی ولی اگه دست یه بچه دیگه ببینی شما هم میخوای داشته باشی.خخخخخ خب کلا شب خوبی بود و کنار هم بودیم و کلی باهات بازی کردم و خوش گذروندیم مبارکشون باشه ایشاا...                        ...
27 مرداد 1394

قبولی من در تیزهوشان و نمونه دولتی

            هووووووووووووراااااااااااااااااااااااااا!!! قبول شدم .من امسال ششم رو تموم کردم و میخوام برم هفتم و توی ازمون نمونه و تیز هوشان قبول شدم. البته خیلی وقته که نتایج اومده ولی من  یادم رفته بود که این پست رو بذارم. باورتون میشه وقتی شنیدم که قبول شدم بجای خوشحالی زدم زیر گریه؟ چون از بس از تیزهوشان بد گویی کرده بودند که دوست نداشتم برم.ولی تحقیق کردیم و فهمیدیم که این مدرسه تیزهوشان ازبقیه مدارس تیزهوشان بهتره . کیمیای عزیزم شماهم خیلی زرنگی اینو از نقاشیهات و طرز حرف زدنت میشه فهمید من مطمئنم که وقتی همسن من شدی حتما توی تیزهوشان ...
18 مرداد 1394

جمعه 19 تیر تا سه شنبه 23 تیر 94 سفر به کیش

عزیزم شما تو این سفر نبودی من و مامان و بابام و یاسمن رفتیم.خیلی خوش گذشت. جات واقعا خالی بود و خدا رو شکر پروازمون هم عالی بود.هواپیماش ماهان بود و خیلی نو و تمیز بود.وقتی رسیدیم اقا میثم(پسر دایی مامانم و پسر دایی بابای شما) اومد دنبالمون.بنده خدا هر روز با ماشینش میومد دنبالمون و میبردمون جاهای مختلف از بازار گرفته تا جاهای تفریحی.ماهم که حسابی از خجالت بازار دراومدیم . هر روز صبح تا ظهر تو بازارها میگشتیم.خلاصه سفر خیلی عاااالی بود .راستی سما جون (دختر اقا میثم) که هم سن شماست هم کلی به خوشی های سفرمون اضافه کرد. ما به کنسرت محسن یگانه هم رفتیم. با سما جون توی دریا اب بازی کردیم و خیلی کارهای دیگه که همگی باعث شدند که مسا...
8 مرداد 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به هلو می باشد